ابر ِ یاران
..
شُر شُر ه آبِ دماوند ، اندکیش ، نیز بُو ود ، ز ِ آب هیرمند ،
در میان رود اَروند ، غرش آب سپید رود، هو هه ی ارس به لبخند ،
گوش با پندار میخواهد ، سینه یه دلدار میخواهد ،
از گذشته ، از درونِ تلخ تاریخ ، داستان های پر از ، افکار میخواهد ،
ابرِ بالا ، آبه پائین ، لحظه یه دیدار میخواهد ،
گرمی یه روزش ، و ِ را از سیستان پرواز داده ،
دیگری از زابلستان ، چون بخاری ، که ی ، ورا بر باد داده ،
وان دگر از کامیاران ، یا که از کُهسار گیلان ،
سردسیر و یا ز ِ ماهان ، یا ز ِ دشت چال داران ،
با پَر ِ باد ، از میان کوهساران ، جمله را پرواز داده ،
چون ز سردی یه هوا با هم شده ، همراه گشتند ،
دوستان را درمیان آن مکان هم زیر و رو ، در آب گشتند ،
آن بخاران گشته آب ، در سرازیری یه کوه ، جاری شدند ،
در پس هر برگ و سنگ ، پرسان ز ، دی ، یاری شدند ،
تا که یار ، بستر ِ رود فلان ، یابند شاید ،
یا در این آبگیر و ، یا ، سد دِزَش دیدار باید ،
گشته همراه یکی یو ، رود چالوسش ، گذر بود ،
همره پیشین ، پل زاینده رودش ، در سفر بود ،
گردش ِ آب و ، بخار ، ابر و زان پس ، یخ شدن ،
بعد از آن ، چون اشک ، از شاخ و به سنگ جاری شدن ،
داستانه گردش و ، سیر و سکون ، آب باشد ،
گرچه در خشک شاخه ای هم ، اندکی در خواب باشد ،
داستان ها دارد این ، آبه سخن گویِ گذر ، کن ،
نکته ها بینی در آن ، گوشش بده ، قدری نظر کن ،
از دو یار ِ آب ِ رود ، یک ، آبروئی ، بر راست رفته ،
در کنار ِ گندمی خاکش نهان ، چون ، خواب رفته ،
گندمه خفته ، ز ِ جوش خاکِ خشک و آب ِ تر ، بیداآر ، گردد ،
شد ، چو یارش ، خاک و آب ، دستی زده بر پای ، گردد ،
جوی ِ چپ ، یار ِ دگر را ، میکشد ، در باغ جاری ،
میدهد ، بر تاک و گل ، برمیوه و در کار ، یاری ،
آبهایند عاشق و بر عاشقان ، چون راز داری ،
پوششند و ، یاورند و میکنند ، هر روز کاری ،
یک زمان ، آرش ، کنار ِ چشمه ای ، تیری بدر کرد ،
ابرهای پوچ و پُر ، وَز ، آب ِ باران را ، گذر کرد ،
ابرها ، تیر ِ ، عاشقه مهر وطن را ، یار دادند ،
تیر ِ عشق را ، از دوش خود بر دیگری هم ، باز دادند ،
این به آن ، بر کول خود ، تیر ِ گذر ، پرواز ، دادند ،
ابر ها ، تیر را ، رو ، رو ، کنان ، با هلهله ، آواز دادند ،
همرهی از آب آموز ، همدلی ، اندر جهان بین ،
بهر زایش ، بهر رویش ، نقش او هم ، در میان بین ،
آبرا ، عشق ِ میهن ، عشق دیدار هم و هم خانگی ست ،
رود وکوه و خاک و دشت ، ابر را ، در هیچ جا ، بیگانه نیست ،
..
سوز
ابر ِ یاران
نوشته ۰۶:۱۵ _ ۰۷، ۰۱، ۲۰۰۸
باز سازی ۰۲:۵۲ _ ۳۰،۰۱،۲۰۰۸