وبلاگ
..
به پیری جوان شد ز گفتار او ،،،
روانم ،، نشاید شدن با وی ام ، روبرو
ستوده مرا و همین صفحه ام ،،،
سرود و نوشتی ، که بر کرده ام
چو شعر و سروده ، زمن دیده ای ،،،
جوانم ، تو پندار چو خو د ، کرده ای
مرا داده لینکی ، که پیدا کنم ،،،
به سبکش ورا ، وب ، تماشا کنم
بدین سان جوانان کنند ، صفحه رو ،،،
مرا صفحه دیدی ، ندیدست رو
به وب سازی اش ، بُد ، نوین ایده ها ،،،
گرافیک و فورم و فراوان ، ادا
تو را دخت زیبا ، هنوز، سال هست ،،،
مرا ، سال دیگر ، نوازد به شصت
و لیکن جوان است ، چو اندیشه ام ،،،
شبان وب نویسی ، شده پیشه ام
به پندار و افکار ، دارم اندر، بسی ،،،
بسال و زمانه به آخر ، نمانده بسی
نوشتن به سایت و، بلاگ است، غنیم ،،،
بگرما، نه باد است، خوش آید نسیم
نوشتن بُده کار من، از زمانی، جوان ،،،
به تکثیر و گستر، نبوده توان، آن زمان
نمایم به وب بر ، نوشته عیان ،،،
که خوانند و دانند ، دیگر کسان
که روح من از ، خاک ایران بود ،،،
توانم ، ز شور آفرینان بود
بسان بزرگ مرد والای توس ،،،
بدارم دلی پر ، ز آلام روز
که جُورست ، بزرگان ملل را ، مدار ،،،
ربودند ز بوم و ز مردم ، ز کشور قرار
ستا نندمان ، کان و نفت و جوان ،،،
به مردان دولت هم و ، انفیان
به انکار والا تباران این مرز و بوم ،،،
ز خارج بکو شند و خائن ، همی اندرون
بسازند همین خوار ، پیشین من ،،،
که شاید کنند ، خویش ، هم پیش من
چه اندک نگاشت ، اصل و ایمان من ،،،
نه پرورد چو کوروش ، جز ایران من
ندارد جهان چون ، فریدون و جمشید کی ،،،
نیارد زدود ، فخر پیشین ، ز وی
بفردوسی و حافظ و سعدی اندر جهان ،،،
نبُد دست یازی ، کس ، اندر توان
وبلاگ Weblog
..
سوز
۰۶،۰۳،۲۰۰۸ −− ۰۲،۳۴
06.03.2008 02:34